1111)علایق :چشم رنگی

ساخت وبلاگ
نمی دونم  شاید باید قبول کنم که من دیگه هیچ وقت نمی تونم ازدواج کنمواز این بابت ناراحت نباشم  ولی فکرشوکه می کنم که باید قبول داشته باشم این حقیقتو بدتر ناراحتم می کنه قبولم که نمی کنم وامیدوار که میشم و باز هیچ اتفاقی نمی افته باز ناراحت میشم  در هر صورت من ناراحتم  از طرفیم هر ازدواجی رو هم که نمی 1111)علایق :چشم رنگی...
ما را در سایت 1111)علایق :چشم رنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : endofthestory بازدید : 114 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 16:18

خیلی ممنون که دلمو تا بی نهایتی که می تونستی شکوندی  که چی مثلا امتحانم کنی ببینی لایق بهشتت هستم یا نه؟نه نیستم بهشتت همون ارزونی خوشبختات که تو هفده هجده سالگیشون  عشقو بهشون هدیه می دی  ماها که آدم نیستیم .... از این به بعد منم موهامو از پشت مانتو می ذارم بیرون باد بخوره  چیه گناهه باشه به جهنم  1111)علایق :چشم رنگی...
ما را در سایت 1111)علایق :چشم رنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : endofthestory بازدید : 84 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 16:18

به نظرم دیگه به حد کافی غصه خوردم 

الآن هر چند دلیلی برا شادی نیست 

ولی حوصله ای هم برای غصه خوردن نیست .

کاش یه انگیزه ایجاد شه به جای بی خودی غرق نت شدن

پاشم این اتاقم و مرتب کنم ...

1111)علایق :چشم رنگی...
ما را در سایت 1111)علایق :چشم رنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : endofthestory بازدید : 103 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 16:18

رفتن تلخ بود سخت بود ولی مگر چاره ای به جز رفتن هم بودرفتن رفتن بود ولی نه مثل همه ی رفتنهادیر فهمیدم که انگار آن رفتن ته ته قصه ی من بودگاهی فکر می کنم کاش نرفته بودم ولی چگونه می ماندم وقتینمی توانستم آدم خوبه ی قصه اش باشموقتی برای یاد دادن تنها همان خوبی هایی که بلدبودم ناتوانم کردندخوبی کردم و 1111)علایق :چشم رنگی...
ما را در سایت 1111)علایق :چشم رنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : endofthestory بازدید : 70 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 16:18

سه سال پیش در همین وبلاگم نوشته بودم که  محاسبه کرده ام وخدارا شکر که تولد 29سالگیم یعنی آخرین سال جوانیم با ماه رمضان مصادف نخواهد شد ؛البته بلاگفا خاطرات آن سال را خورد... آن موقع تولد 26سالگیم با اوایل ماه رمضان مصادف بود  به نظرم قشنگترین سال تولد زندگیم هم همان 26سالگیم بود ؛ یک عده دوست دارند 1111)علایق :چشم رنگی...
ما را در سایت 1111)علایق :چشم رنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : endofthestory بازدید : 88 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 16:18

بالاخره رفتم دکتر

سونوگرافی و آزمایش نوشت 

آزمایش فردا صبح باید سه ساعت بعدبیدارشدن باشه و تاسه ساعت هم هیچی نخورم 

که این قسمتش خیلی سخته آخه لاقل یه آب و کاش می شد خورد 

سونوگرافی هم هفته ی بعد یکشنبه 

و هر دو هم بعلاوه ی ویزیت دکتر یه عالمه هزینه شد 

واقعا این بیمه برا چیه نمی فهمم ؛

از دکتر هم اصلا خوشم نیومد یه سوالی ازم پرسید که حرصم گرفت 

واقعا تصورشون راجع به آدم چیه .....

این هم از امروز....

1111)علایق :چشم رنگی...
ما را در سایت 1111)علایق :چشم رنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : endofthestory بازدید : 94 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 16:18

آزمایش هورمونی صبح و که باید سه ساعت بعد بیداری و ناشتا انجام می شد  به خاطر  شرایط بیداری وصبحونه  نخوردنش خیلی سختتر از روزه داری بودچون موقع روزه حداقل میشه خوابید   هرچند مثلا بیدار بودم ولی بینش چند دقیقه هم چرت زدم حالا چقدر تو صحت آزمایش تاثیر بذاره نمی دونم . وقتی ازم خون کشیدن مامانم گریه ا 1111)علایق :چشم رنگی...
ما را در سایت 1111)علایق :چشم رنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : endofthestory بازدید : 100 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 16:18

مامان گفت :بابا خودش سهل انگاری کرده تورو بیمه ی تکمیلی نکرده  کلا خانواده ی سهل انگاری داریم خودمم سهل انگار هستم البته  فقط نمی دونم ارثی سهل انگار شدم یا اکتسابی ؛ جواب این آزمایشم گرفتیم سردرنیاوردم چی به چیه  فکر کنم همش کمی از نرمال بیشتره  اونم احتمالا واسه خاطر چرتهای چند دقیقه ایمه  این آزم 1111)علایق :چشم رنگی...
ما را در سایت 1111)علایق :چشم رنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : endofthestory بازدید : 80 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 16:18

اسم من پارلا نیست ، دوست داشتم اسم دخترم باشه دختری که هیچ وقت به دنیا نیومد همیشه از اسم سمانه بدم میومد الآنم یه سادیسم بیکار به اسم سمانه اومده وبلاگم کامنت میده معلوم نیست دلش از چی پره که حرفای من بهش برخورده آخه انسان معمولا از چیزی بدش میاد که خودش و شامل حالش احساس کنه احتمالا یه شوهری داره 1111)علایق :چشم رنگی...
ما را در سایت 1111)علایق :چشم رنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : endofthestory بازدید : 91 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 16:18

موهاش مدل رپ بود صورتش گرد بودچشاش ریز و ژاپنی بود دماغش پهن و کمی بزرگ ولی کوتاه بود لباش نازک بود ترکیب صورتش بانمک بود قدش یکو هفتادو هشت اینا می شد نسبتا لاغر بود اولین باری که دیدمش دستش شکسته بود و از گردنش آویزون بود با گوشه ی چشمی نگاهم کرد با نگاه خاصی که به من کرد  چشمم که به   صورت  بانمک 1111)علایق :چشم رنگی...
ما را در سایت 1111)علایق :چشم رنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : endofthestory بازدید : 79 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 16:18